اگر به بناهای ساخته شده در اطرافتان بنگرید، درخواهید یافت که معماران از تبحر خاصی در برنامه ریزی، طراحی و نظارت برخوردارند؛ اما معماری صرفا به ساخت و ساز ساختمان محدود نمی شود. به عنوان مثال، کسانی که از قوه تخیل قوی ای برخوردارند را اغلب می توان در نقش رهبران گروه یافت. وقتی که به رهبران دیروز و امروز نگاه می کنید، منظورم افرادی مانند هنری فورد، بیل گیتس و استیو جابز است، متوجه می شوید که همه آنها به نوعی معمار بوده اند؛ آنها برنامه ریزی کردند، دست به طراحی زدند و شاهد و ناظر تغییرات عظیمی در عرصه های مختلف بودند. اما آیا فقط آنها می توانند همچون یک معمار، خالق زندگی خود و دیگران باشند؟ البته که نه! ما هم می توانیم این گونه باشیم؛
معماران رویا خلق می کنند
رویا همه چیز است. vision و رویای شما همچون نقشه مسیر آینده تان عمل می کند. توانایی شما در خلق زندگی دلخواهتان ارتباط مستقیمی با آینده ای که برای خود متصور هستید، دارد. رویا امید را در ما زنده می کند تا بتوانیم در شرایط سخت طاقت آورده و به پیش برویم. سعی کنید به دوردست ها نگاه کنید و آن تصویر بزرگ تری که همیشه در رویاهایتان برای خود می دیدید را در خاطر نگه دارید.
همین الان، لحظه ای دست نگه دارید؛ فکر می کنید ۵ سال آینده، کجا هستید؟ چه کار می کنید؟ اگر تا به حال در این باره نیندیشیده اید، از اکنون شروع کنید. شجاع باشید؛ برای خودتان وقت بگذارید، ببینید که واقعا دوست دارید با زندگی تان چه کنید؟ اگر هیچ مانعی بر سر راهتان قرار نداشت، فکر می کنید ۱۰ سال دیگر، چه کاره شده اید؟
قدرت رویابینی تان را دست کم نگیرید؛ در این صورت، خودتان، با دست های خودتان، اینده تان را محدود می کنید. با فهمیدن اینکه واقعا چه می خواهید، می توانید اولین قدم ها را به سوی اهدافتان بر دارید؛ شما اکنون می دانید که از کجا باید شروع کنید. این گفته زیگ زیگلار را آویزه گوشتان کنید: بدون رویا و ویژن پیش رفتن همانند این است که بدون داشتن هدف، فقط شلیک کنید.
البته مواردی هم هستند که مانع از رویابینی ما می شوند؛ یکی از آنها درد ناشی از شکست های قبلی مان است که پیشرفت ما را محدود می کنند. در این مواقع، به خودتان یادآوری کنید که همان اشتباهات منجر به کسب تجربه و بینش ما شدند. سعی کنید از احساسات منفی هم به نفع خودتان استفاده کنید و سوخت موتور موفقیتان را تامین کنید.
اگر کمی از خودتان فاصله بگیرید، می بینید که رویابینی دیگران چه تاثیری در بهبود کیفیت زندگی ما داشته است؛ افرادی که از شجاعت کافی برای فراتر رفتن از شرایط و ابداعات دوران خود داشتند و توانستند با بالا بردن افق دیدشان، آینده جدیدی را هم برای خود و هم برای دیگر هم نوعان خود رقم بزنند.
یک نکته مهم؛ شاید الان با خودتان فکر می کنید که آنها افراد خارق العاده ای بودند و شما از استعداد آنها بهره مند نیستید. اما اصلا اینطور نیست؛ فقط کافیست در اولین مرحله، خودتان را متعهد به یادگیری و البته شناخت خود کنید. سپس، سعی کنید نوع نگاهتان به آینده را تغییر دهید. به قول سهراب سپهری، چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید. با چشمان خسته و تار نمی توانید روشنی آینده تان را ببینید. این را همیشه به خاطر داشته باشید: تاریخ تکرار می شود؛ پس، می توانید با بررسی گذشته و درس گرفتن از آن، می توانید آینده را با دقت بیشتری پیش بینی کنید.
در قدم بعدی، سعی کنید از تمامی آنچه که در اطرافتان وجود دارد، از هر آنچه که می خوانید، می شنوید و احساس می کنید، الهام بگیرید. سپس، طرحی بریزید که بتواند آوا و ندای درونتان را بیدار ساخته و به بیرون از وجودتان هدایت کند. یادتان نرود که سعادتمندی و ثروت دور از دسترس شما نیست. در صورتی که بتوانید به صورت مستمر این اقدامات را در زندگی تان پیاده سازید، می توانید قدرت رویابینی تان را بالا ببرید و بینش و ویژن والاتری برای خودتان متصور شوید و بر مبنای آن، مسیر زندگی آینده تان را طراحی کنید.